مجله اکسید

۲۳ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است

۰۳
آذر

امروزه بازاریابی و فروش تلفنی، از رایج‌ترین تکنیک‌های فروش در بازاریابی است. در این روش فروشنده با استفاده از تلفن با مشتری ارتباط برقرار می‌کند و با در اختیار گذاشتن اطلاعات لازم درباره‌ی کالا یا خدمات مورد نظر، سعی می‌کند مشتری را برای خرید کالا متقاعد کند. برای یک فروش تلفنی موفق، لحن و آهنگ صدای‌تان باید مثبت و دوستانه باشد. قبل از شروع تماس کمی لبخند بر لب قدم بزنید.

اولین قدم در فن بیان در برخورد با مشتری، شنونده خوب بودن است. نکته مهم این است که حواسمان به صحبت های مشتری باشد نه به پاسخ هایی که خودمان قرار است بدهیم و از قبل مشخص کردیم! با زبان بدن نشان می دهیم که به صحبت های مشتری مان گوش می دهیم مثل تکان دادن سر، ارتباط چشمی، گفتن عباراتی چون اوهوم ..درسته …و بعد از پایان صحبت های مشتری، مفهوم یا چکیده صحبت هایش را خواهیم گفت تا اطمینان کسب کنیم که درست متوجه شدیم.

 استفاده از نام شخص

زمانی که به افراد حس مهم بودن می دهید آن ها تمایل بیشتری برای معامله و خرید با شما خواهند داشت. صدا زدن نام افراد، یکی از ابزارهای مهم برا حس مهم دانسته شدن برای افراد است. براساس تحقیقات، شیرین‌ترین و دلپذیرترین نامی که افراد دوست دارند بشنوند، نام خودشان است..

اگر اسم مشتری را نمی دانستید، قبل از شروع مکالمه نامش را بپرسید و در طی مراوده تان او را با نامش خطاب کنی.

به مشتری یادآوری کنید که شنونده خوبی هستید:

بازاریابان تلفنی می‌بایست علاوه بر فن سخن‌وری، شنونده خوبی نیز باشند. برای بهبود مهارت فن بیان در بازاریابی تلفنی می‌بایست تبدیل به یک شنونده درجه یک شوید. مشتری نیاز به درک شدن دارد. یک مشتری تنها هنگامی که از آگاه شدن شما از نیازهایش اطمینان حاصل نماید اقدام به خرید محصولاتتان خواهد کرد.

برای اینکه به مشتری نشان دهید که شنونده خوبی هستید و به خوبی از نیازهای وی آگاه هستید، می‌توانید از تکنیک‌های مختلفی استفاده کنید. یکی از این تکنیک‌ها، استفاده از اطلاعاتی است که مشتری حین مکالمه با شما در میان گذاشته است.

مثبت باشید:

وقتی صحبت از فن بیان در ارتباط با مشتری برای ارتباط موثرتر می شود، نکته ای که مهم است استفاده از جملات و کلمات مثبت با مشتری است. در کنار آن حواسمان به سئوالاتی که می پرسیم هم باشد تا در چارچوب بگنجد. به دفعات برایم تکرار شده است که به فروشگاهی مراجعه کردم و با برخورد خوب فروشنده باعث شده است که نه تنها احساس رضایت بیشتری از آن فروشگاه داشته باشم بلکه موجب شده زودتر به هدفم دست پیدا کنم. در به کار بردن جملات هم دقت کنیم که جملاتی مثل ” نداریم “، “نمیشه”..و در کل جملاتی با بار منفی را استفاده نکنیم، در عوض جملاتی چون ” فعلاً نه ” ” به زودی ..” استفاده کنیم.

ادبیات درست در مکالمه:

رعایت ادب و احترام برای مخاطب در اولویت قرار دارد. اگر از ادبیات درست و اصولی در مذاکرات تلفنی تان بهره بگیرد، حتی اگر این بارخرید انجام نگیرد، مشتری در خریدهای بعدی اش دلیلی برای ارتباط مجدد با شما داشته و شانس دوباره ای برای متقاعد نمودنش خواهید داشت..

از بیان کوچه بازاری در مکالمتان استفاده نکنید.

مشتری را به چالش بکشید:

یکی از روش‌های جذب مشتری این است که در مکالمه با مشتری از علایق و سلیقه او با خبر شوید. وقتی سلیقه و خواست مشتری را متوجه شوید بهتر و راحت‌تر می‌توانید او را راهنمایی کنید. همچنین سعی کنید شما پایان دهنده مکالمه با مشتری نباشید. یعنی طوری پاسخ مشتری را بدهید که او مجبور شود مکالمه را ادامه دهد.

جذب مشتری:

برقراری ارتباط با مشتری و صحبت با او یک مهارت است که تاثیر زیادی در افزایش فروش فروشگاه اینترنتی شما دارد. به همین دلیل باید مدام صحبت با مشتری را تمرین کنید. در صحبت با مشتری باید روی ویژگی‌ها و بخش‌هایی از محصول تمرکز کنید که مشتری از آن‌ها بی خبر است یا کاربرد آن‌ها را نمی‌داند. بعد هم مکالمه را به سمت همین قسمت‌ها بکشانید تا مشتری قانع شود که این محصول دقیقا همان چیزی است که به آن نیاز دارد.

"در بسیاری از مواقع مردم نمی‌دانند چه می خواهند تا زمانی که شما آن چیز را به آنها نشان دهید." این جمله معروف استیو جابز را همیشه باید آویزه گوش‌تان کنید. در اکثر موارد وقتی مشتری از شما در مورد یک محصول راهنمایی می‌خواهد یعنی خودش هم نمی‌داند که به چه چیزی احتیاج دارد. در این موارد وظیفه شما این است که محصولی را به مشتری نشان دهید که واقعا به آن نیاز دارد.

اشتباه رایج در تماس تلفنی جهت بازاریابی و فروش:

بزرگ‌ترین اشتباه در تماس تلفنی جهت بازاریابی و فروش این است که سعی کنید در صحبت هایتان رقیبان خود را کوچک کنید. تحقیقات نشان داده است هرگاه شما درباره‌ی کسی بدگویی کنید، مخاطب همان ویژگی‌های منفی را در خود شما می‌بیند. مثلا اگر بگویید رقیب‌تان کلاهبردار یا فریبکار است، مشتری بالقوه شما را با این ویژگی خواهد دید و نسبت به شما، اجناس و خدمات‌تان بی‌اعتماد می‌شود. پس بهتر است هیچ‌وقت رقیبان خود را زیر سؤال نبرید و از آنها ایراد نگیرید؛ چون مشتری حرف شما را قبول نخواهد کرد و در واقع ضربه‌ای است که خودتان به کسب‌وکارتان می زنید...

  • مجله اکسید
۰۲
آذر

دانستنی های روانشناسی که باید بدانید!!

 

  1. اگر شما اهدافتان را برای دیگران بیان کنید احتمال کمتری وجود دارد که به آنها دست پیدا کنید چرا که با این کار انگیزه ی خود را از دست میدهید.
  2. تاکنون 400 فوبیای مختلف توسط روانشناسان شناسایی شده است.
  3. وقتی یک آهنگ مورد علاقه ی شماست به این دلیل است که مرتبط با یک رویداد عاطفی در زندگی شما است.
  4. نوع موزیکی که گوش میدهید بر درک شما از دنیای اطراف تاثیر گذار است
  5. بر اساس یک مطالعه پول خرج کردن برای دیگران باعث خوشحالی بیشتری در مقایسه با پول خرج کردن برای خودتان میشود.
  6. کلید شادی این است که پولتان را صرف تجربه کنید نه مال و اموال.
  7. ـ بر طبق یک مطالعه ی صورت گرفته ی جدید، فوبیاها ممکن است از طریق DNA به نسل های بعد افراد منتقل شوند.
  8. 270 دانشمند دوباره 100 بررسی ای که در مجلات روانشناسی برتر 2008 انجام شده بود را انجام دادند و فقط نیمی از آنها نتایجی مشابه نتایج قبلی را نشان دادند.
  9. یک اختلال روانی نادر وجود دارد که در آن افراد فکر میکنند مرده اند یا وجود ندارند.
  10. محققان در حال بحث راجع به اضافه کردن اعتیاد به اینترنت به لیست اختلالات روانی هستند.( بعدم لابد هممون معتاد حساب میشیم!!)
  11. یک ژنی وجود دارد که میتواند باعث شود اکثر اوقات منفی گرا باشید..
  12. روانشناسان ترول ها را بررسی کردند و متوجه شدند که آنها خودشیفته، روانی و سادیسمی هستند.
  13. سندروم ترومن یک اختلال روانی است که در آن بیمار معتقد است که در یک برنامه ی تلویزیونی زندگی میکند..
  14. 68٪ مردم مبتلا به سندروم ویبره ی فانتوم هستند، یعنی وقتی گوشی آنها روی ویبره نیست حس ویبره دارند.
  15. سندروم پاریس یک اختلال روانشناسی است که معمولا هم متوجه ژاپنی ها میشود وموقعی اتفاق میوفتد که به پاریس میروند و میبینند آن طوری که انتظار داشتند نیست.
  16. به طور میانگین دانش آموزان دبیرستانی همان میزان اضطرابی را تجربه میکنند که بیماران روانی در سال 19500 تجربه میکردند.
  17. اعمال مذهبی مثل دعا کردن باعث کمتر شدن سطح پریشانی روانی میشود.
  18. هیچ شخص نابینایی تابحال به اسکیزوفرنی مبتلا نشده است.
  19. 19ـ Anorexia ( بی اشتهایی بر اثر اختلالات روانی) دارای بالاترین میزان مرگ ومیر نسبت به هرگونه اختلال روانی دیگر است. 5 تا 200 درصد مبتلایان به آن جان سالم به در نمیبرند.
  20. به نظر می آید که صئاهای توهمی توسط فرهنگ های محلی شکل میگیرد. مثلا این صداها در آمریکا بسیار خشن و تهدید آمیز هستند در حالیکه درهند و آفریقا صداها ملایم و لطیف هستند.
  21.  
  22. تحقیقات بر روی کمدین ها و افراد بامزه نشان میدهد که آنها دارای میانگین سطح استرس بالاتری نسبت به دیگران هستند.
  23. افسردگی حاد با افزایش روند پیری سلول ها میتواند باعث پیری بیولوژیکی زودترس تر شود.
  24. گریه کردن باعث میشود احساس بهتری پیدا کنید، استرس را کاهش میدهد و به سلامت بدن کمک میکند.
  25. قدردانی میتواند باعث افزایش ترشح دوپامین و سروتونین شود، درست مثل داروهای ضد افسردگی.
  26. 82٪ مردم اگر سگشان همراهشان باشد در هنگام نزدیک شدن به افراد جذاب احساس اعتماد بنفس بیشتری دارند.
  27. زندگی در کنار دریا یا رودخانه باعث میشود آرام تر، شادتر و خلاق تر بشوید.
  28. بیشتر از یک سوم اروپایی ها دارای یک اختلال سلامت روانی هستند.
  29. بیشتر راننده ها فکر میکنند که از بقیه ی راننده ها چیره دست تر هستند.
  30. افرادی که بیشتر قسم میخورند صادق ترند.
  31. تجربه ی چیزهای جدید حس درونی ما از گذر زمان را آهسته تر میکند یعنی در واقع زمان برایمان زودتر میگذرد.
  32. اختلال شخصیت خود شیفتگی، غالبا با افسردگی و اضطراب همراه است، که معمولا همین تنها دلیلی است که فرد خود شیفته را به طلب درمان وا می دارد..
  33. دانشجویان دکتر دو برابر مردم دیگر، بسیاری از علائم اختلالات روانی مانند افسردگی را از خود نشان می دهند.
  34. دانستنی های روانشناسی میگوید که مطالعات نشان داده اند که قدرت روانی از دست دادن، دو برابر به دست آوردن است.
  35. مطالعات تایید کردند اگر اهدافتان را به دیگران اعلام کنید، ممکن است هرگز به آن ها دست نیابید چرا که انگیزه خود را از دست می دهید.
  36. ۶۸ درصد مردم از سندروم توهم ویبره رنج می بردند، سندرومی که شخص در آن حس می کند تلفن همراه در حال ویبره است در حالی که نیست.
  • مجله اکسید
۰۱
آذر

کمتر کسی است که به اشعار احمدشاملو علاقمند یا تنها نام او را شنیده باشد و چیزی از عشق او به همسرش آیدا نداند اما بیرون از دنیای اشعار و فراتر از رویت های دست چندم از زندگی شاعر، عاشقانه او و همسرش چگونه بوده است؟ ماجرای این عشق به رویت آیدا میتواند بسیار خواندنی باشد.

احمد شاملو در 21 آذر سال 1304 هجری شمسی در تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت و به گفته شاملو در شعر«من بامدادم سرانجام...» از مجموعه مدایح بی صله مادرش کوکب عراقی شاملو، از مهاجران قفقازی بود که طی انقلاب بلشویکی 1917 روسیه، به همراه خانواده اش به ایران کوچانده شده بود

او دوره کودکی را به خاطر شغل پدرش که افسر ارتش بود و هرچند وقت را در جایی ماموریت میرفت در شهرهایی چون رشت، سمیرم، اصفهان وشیراز گذراند. وی اموزش های دبستانی را در شهرهای خاش و زاهدان و مشهد بخشی از دبیرستان را در بیرجند، مشهد و تهران گذراند و در سال 1331 به همراه پدرش که برای سروسامان دادن تشکیلات از هم پاشیده ژاندارمری به گرگان و ترکمن صحرا انتقال یافته بود. به آنجا میرود و همزمان با تحصیل در فعالیت های سیاسی مناطق شمال شرکت میکند. شاملو به خاطر طرفداری از آلمانی ها و ضدیت با متفقین، دستگیر میشود پس از ازادی از زندان به همراه خانواده به رضائیه میرود و کلاس چهارم دبیرستان را در آنجا سپری میکند و پس از بازگشت به نهران برای همیشه تحصیلات را رها مکیند و در یک کتابفروشی مشغول به کار میشود.

احمد شاملو در سن بیست و دو سالگی با اشرف الملوک اسلامیه ازدواج میکند. هرچهار فرزند او سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل ازدواج اول او هستند. این ازدواج به جدایی می انجامد و درست ده سال بعد با طوسی حائری ازدواج میکند که مانند ازدواج اولی او خیلی دوام نمی ارود و چهارسال بعد از او هم جدا میشود.

آیدا سرکیسیان یا آیدا شاملو با نام واقعی ریتا آتانث سرکیسیان آخرین همسر احمد شاملو است و در شعرهای شاملو به ویژه در دودفتر آیدا، درخت و حنجر و خاطره و آیدا در آینه به عنوان جلوه های خاصی دارد.

آشنایی شاملو با آیدا تاثیر زیادی در زندگی او دارد و باعث تحول در زندگی شاملو شد به طوری که در بسیاری از مشهور ترین اشعارش رد پای حضور آیدا کاملاً محسوس است. شاملو درباره تأثیر فراوان آیدا در زندگی خود به مجله فردوسی گفت: «هر چه می‌نویسم به خاطر اوست و به خاطر او… من با آیدا آن انسانی را که هرگز در زندگی خود پیدا نکرده‌بودم پیدا کردم». آیدا و شاملو در فروردین ۱۳۴۳ ازدواج می‌کنند و تا آخر عمر شاملو در کنار هم زندگی می‌کنند.

 

کتاب مثل خون در رگ‌های من، نامه‌های احمد شاملو به آیدا شامل بیست نامه احمد شاملو به همسرش آیدا سرکیسیان است که در سال‌های ۴۰ و ۵۰ خطاب به او نوشته است. این کتاب از سوی نشر چشمه در بهار ۱۳۹۴ روانه بازار کتاب شد.

 

بخشی از نامه های شاملو به ایدا...

آیدای نازنین خوب خودم!

آیدای من؛ این پرنده، در این قفس تنگ نمی خواند. اگر می بینی خفه و لال و خاموش است، به این جهت است ... بگذار فضا و محیط خودش را پیدا کند تا ببینی که چه گونه در تاریک ترین شبها آفتابی ترین روزها را خواهد خواند. به من بنویس تا هردم و هرلحظه بتوانم آنرا بشنوم.به من بنویس تا یقین داشته باشم که تو هم مثل من در انتظار آن شبهای سفیدی. به من بنویس که می دانی این سکوت و ابتذال زاییده زندگی دراین زندانی است که مال مانیست، که خانه ی ما نیست، که شایسته مانیست.

به من بنویس که تو هم درانتظار سحری هستی که پرنده ی عشق ما در آن آواز خواهد خواند

...

«دست‌های تو در دست من است. امید تو با من است. اطمینان تو با من است. چه چیز ممکن است بتواند مانع پیشرفت من شود؟ کوچکترین لبخند تو مرا از همه‌ی بدبختی‌ها نجات می‌دهد. کوچک ترین مهربانی تو مرا از نیروی همه‌ی خداها سرشار می‌کند … یقین داشته باش که احمد تو مفلوک و شکست خورده نیست. تمام ثروت‌های دنیا، تمام لذت‌های دنیا، تمام عالم وجود، برای من در وجود ” آیدا ” خلاصه می‌شود. تو باش، بگذار من به روی همه‌ی آن‌ها تف کنم. بگذار به تو نشان بدهم که عشق، عجب معجزه‌ای است. تو فقط لبخند بزن. قول بده که فقط لبخند بزنی، امیدوار باشی و اعتماد کنی. همین!»

...

 

آیدا خودم؛ آیدای احمد

چشم هایت با همه ی مهربانی های عالم به من نگاه می کنند؛ لب هایت با عطش همه ی عالم مرا می بوسند؛ دست هایت با همه ی نوازش ها به سرم کشیده می شود؛_لب های مرا می گذاری که تو ار به دلخواه ببوسند؛ اطلسی های مرا به نوازش دستانم رها می کنی؛ حتی تن گرمت را به گشاده دستی به من تفویض می کنی؛ به تن من که، می کوشد با پرستش آن، دست کم ذره ای از این عطش سوزنده را تسکین بخشد...

تن گرمت را با گشاده دستی و اطمینان به تن من می سپاری، گو اینکه این دیگری با همه ی گرسنگی و عطش نسبت به هرآنچه تویی یا از آن توست، تا بدان حد خوددار و متقی هست که این لذیذترین مائده ی عشق را، چون امانتی مقدس، دست ناخورده به خود تو بازگرداند...

 

اما با همه ی این ها با همه ی خاطره هایی که هر بار پس از رفتنت در ذهن من باقی می ماند؛ با همه این خاطره هایی که هر بار از هنگام رفتنت تا بار دیگر که بازآیی در ذهن من تکرار می شود، و با همه ی عطر جنون انگیزی که پس از رفتنت تا ساعات دراز، خاطره ی تو را در این کلبه ی درویشانه زنده نگه می دارد،_ باز، همین که پا از کنار من کنار گذاشتی، آن ناباوری عظیم همیشگی چون کوهی بر سرم فرود می آید و وادارم می کند که باها و بارها، با تعجب از خودم بپرسم:

«_آیدا؟ آیدای من؟ این جا بود؟ کنار من بود؟ این طعم دبش که روی لب های خودم احساس می کنم طعم آخرین بوسه ی اوست؟ این لالایی سکرآوری که مرا این طور مرا به خواب فرو برد، نفس او بود؟ زانوی او بود که گذاشت سرم را بر آن بگذارم؟ باور نمی کنم. آخر این خوشبختی خیلی بزرگ است؛ این یک رویاس!

  • مجله اکسید